“آمار و ارقام” در سازوکارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم، چنین اثری دارد و به عنوان حلقهی تکمیلکننده بر کمیت و کیفیت یک سازوکار اثرِ مستقیم میگذارد. بنابراین کسی نمیتواند نقش تعیینکننده آن را نادیده بگیرد.
بررسی نقش آمار در برنامهریزی، سیاستگذاری و تصمیمگیری
ساختن یک سازه نیازمند چند گزاره است: نیاز، زمین، نقشه، مصالح و نیروی کار. اما تا ندانیم به چه میزان به مصالح، نیروی کار و غیره نیاز داریم ساختمان یا ساخته نمیشود یا نامتناسب ساخته میشود. شما مداوم به این سنجش و ارزیابی نیاز دارید تا بتوانید به نحو احسن یک ساختمان را پی ریزی کنید و بسازید.
“آمار و ارقام” در سازوکارهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هم، چنین اثری دارد و به عنوان حلقهی تکمیلکننده بر کمیت و کیفیت یک سازوکار اثرِ مستقیم میگذارد. بنابراین کسی نمیتواند نقش تعیینکننده آن را نادیده بگیرد.
اما متأسفانه جایگاه آمار به درستی تبیین نشده است که این مساله به دو صورت نمود پیدا میکند:
صورت اول: گاهی به جای این که طرحها (اعم از اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی) بر جامعه تطبیق، راستیآزمایی شده، بازخورد گرفته و سپس گزارش شود در حد کاغذ نوشتهها و پیشبینیهای اولیه، ارائه و بایگانی میشود.
بنابراین، برنامهها بعد از تصویب و سالها اجرا – به هدف نرسیده – رها شده و نغمهای نو، ساز میگردد و در این میان هزینه و ایامی است که از بیتالمال و مردم به هدر رفته و شاید یک نسل فرصت تحول و تغییر خود را از کف دادهاند.
صورت دوم: دستکاری در آمار یا برجسته کردن قسمتی از آن و نادیده گرفتن قسمتهای دیگر آن که منجر به تصمیمسازی و تصمیمگیری اشتباه میشود. گاهی هم اصرار میشود مقادیر نادیده گرفته شود یا تفسیر شده و با نتایج سلیقهای ثبت گردد و بدینگونه خطایی غیرقابل جبران ایجاد میگردد. فرض کنید یک تیرانداز در هدفگیری بهازای هر یک متر یک میلیمتر خطا داشته باشد در فاصله ۸۰ متری این انحراف چگونه است؟
حال مثال را بر برنامهها تعمیم بدهید و این خطا را سالانه در نظر بگیرید، میبینید برای برنامههای بلندمدت چه فاجعهای اتفاق خواهد افتاد.
بهعنوان مثال یکبار از خودمان این چند سوال را پرسیدهایم:
* در آمار ارائه مصرف زیاد بنزین، گذشته از پر مصرف بودنِ مردم، درصد خلوص بنزین تولید شده یا استاندارد مصرف بنزین خودروها یا کیفیت مطلوب جادهها دیده شده است؟
*در سلامت و بهداشت عمومی و آمارهای مربوطه؛ به کیفیت تغذیه، میزان درآمد، تفاوتهای جسمی و محیطی، سهولت دسترسی به پزشک، تناسب پزشک و بیمار و متغیرهای بسیار دیگر توجه شده است؟ یا فقط آمار فلان و بهمان از سلامت یا سوءتغذیه نقل محافل میشود؟
*در تصادفات چطور؟ و…
بله همان طور که یک مهندس وقتی میخواهد ساختمانی بسازد هر روز لازم است به ساختمانش سر بزند و بعد از مشاهدات میدانی تصمیم بگیرد؛ تصمیمگیران هم نیاز دارند با تحقیقات میدانیِ واقعی سازوکاری را طراحی و بازطراحی کنند و همان طور که هنر و تخصص یک مهندس در ساختمان یا سازهای که میسازد ظهور و نمود پیدا میکند؛ اثر یک کارگروه ویژه یا آسیبشناس از خروجی آن مشخص میشود نه گزارشهای اتاقهای دربسته و احیاناً دستوری!
خروجی نیاز به توضیح و تفسیر ندارد. وقتی مبنای یک دستگاه آموزشی؛ تقویت و کیفیت در آموزش باشد از فارغالتحصیلان آن مجموعه مشهود است. یا کنترل تورم و رونق اقتصاد؛ با جنبوجوش در بازار و توان خرید پایینترین عضو جامعهی هدف قابلدرک است. اما گویا برنامهنویسان چیزی مینویسند که خوشایند مدیران باشد نه برطرفکننده مشکل جامعه.
و شگفت از ولعی که در متولیان امر بر گزارشنویسی و ارائه به مافوق دیده میشود؛ اما در بازخورد گرفتن از سطوح جامعه کوتاهی میکنند.
کوتاهسخن اینکه؛
۱- چرا هزینه برآورد اشتباه محاسبات باید از جیب مردم باشد؟
۲- آیا گزارشها و روند پیشرفت کار برای مردم و تنویر افکار عمومی نیست؟
۳- مدیران دستگاهها باید نگران ازدستدادن اعتبار مردمی خود باشند یا عصبانیت مسئولان خود؟
۴- چرا نتایج و آمار برنامهها در همان زمان اطلاعرسانی نشده و به دولت بعد موکول میشود؟
۵- چه زمانی گزارشها از محرمانه بودن و در اتاقهای در بسته خواندن خارج میشود؟
- نویسنده : گروه اجتماعی زیرنویس
- منبع خبر : زیرنویس